کدامیک از این صحنهها را به خاطر میآورید؟ از یاد بردن برخی صحنهها در فوتبال غیر ممکن است. صحنههایی که تاریخ را با خود حمل میکند. مستطیل سبز میتواند دراماتیکترین صحنههای زندگی را رقم بزند؛ زمین فوتبال گاهی حامل صحنههایی است که در برانگیختن احساسات آدمها اثرگذارتر از صحنه تئاتر و پرده سینما عمل میکند. خاطرات فوتبالی اشک شوق را از چشمان بینندهها سرازیر میکند و بغضهای حاصل از شکست را میترکاند. زمین فوتبال جهانی کامل و مملو از فراز و نشیبهای زندگی را حمل میکند و برگهای تاریخ را با کلمهها میآراید. بعضی از به یاد ماندنیترین خاطرات فوتبالی در تاریخ را در این مطلب مرور کردهایم.
دست خدا
در نیمه نهایی جام جهانی 1986 مارادونا انتقام جنگ چهار ساله با انگلستان را در زمین فوتبال گرفت! این صحنه را با اسید هم نمیتوان از خاطرات فوتبالی فوتبالدوستان و حتی غیرفوتبالیها پاک کرد. مارادونا در این صحنه توپ را با دست وارد دروازه انگلستان کرد تا آرژانتین با نتیجه دو بر یک پیروز و راهی فینال شود. او در مصاحبهای بعد ازا ین بازی گفت: «این گل با کمی از دست من و کمی از دست خدا زده شد» مارادونا هیچوقت برای زدن این گل با دست عذرخواهی نکرد و حتی وقتی 19 سال بعد در این باره مصاحبهای با موضوع عذرخواهی او از انگلیسیها چاپ شد آن را انکار کرد و گفت که هیچگاه بابت این گل عذرخواهی نخواهد کرد.
خوشقیمتترینهای مدیسه
یک عمر حسرت
فینال جام جهانی 1994 آمریکا میتوانست سکوی پرتاب ستاره آن روزهای ایتالیا باشد اما شرایط آنطور که پیشبینی میشد پیش نرفت. روبرتو باجو در آن تورنمنت پنج گل به ثمر رسانده بود و بردن در فینال میتوانست او را تبدیل به یک فوق ستاره کند اما شماره 10 آن روزهای ایتالیا توپ را به آسمان کوبید جام را تقدیم برزیل کرد. این صحنه بدون شک جزء بدترین خاطرات فوتبالی باجو و همه ایتالیاییها است. او در مصاحبهای گفته که هنوز کابوس آن پنالتی را میبیند؛ هر روز به آن فکر میکند و هربار در تصوراتش آن پنالتی را به گل تبدیل میکند.
گل به خودی به قیمت جان
این صحنه از خاطرات فوتبالی تلخ همه فوتبالدوستان است. آندرس اسکوبار بازیکن 27 ساله تیم ملی کلمبیا که به خاطر متانت و رفتار مهربانانهاش در زمین فوتبال به او لقب «جنتلمن» را داده بودند روی یک اشتباه دروازه خودی را باز میکند. این دومین بازی در مرحله گروهی جام جهانی 1994 مقابل آمریکا بود که به پیروزی تیم آمریکا منجر و در نهایت باعث حذف شدن تیم ملی کلمبیا از رقابتها شد. اسکوبار بعد از بازی در مصاحبهای گفت که «دنیا در این لحظه تمام نمیشود» اما به محض اینکه به خانه رسید با گلوله به او شلیک شد و زندگی او به پایان رسید.
عقرب
رنه هیگوییتا با لقب «دیوانه» در قلب خاطرات فوتبالی جا خوش کرده است. اگر امروز مانوئل نویر را به عنوان دروازهبانی با قدرت بازی با پای خوب میشناسیم میتوانیم هیگوییتا را پدر این سبک دروازهبانی در فوتبال بدانیم. او از هیچ چیز واهمه نداشت، او را همه جای زمین میدید و به معنای واقعی دیوانه بود. عکسی که میبینید به حرکت عقرب مشهور شده است؛ چقدر باید دل و جرأت داشته باشید تا توپی که به سمت دروازهتان میآید را اینگونه با پا دفع کنید؟ این دروازهبان کلمبیایی منطق فوتبال را زیر سؤال میبرد!
پیراهنم را به تو خواهم داد!
فینال جام جهانی 2006 آخرین بازی زیدان برای فرانسه بود که تبدیل به یکی از به یادماندنیترین و در عین حال تلخترین خاطرات فوتبالی برای فرانسویها شد. زیدان بزرگ در فینال جام جهانی با خونسردی تمام به یک ضربه چیپ دروازه جیان لوییجی بوفون را باز میکند؛ همه چیز باب میل فرانسویها پیش میرود اما درگیریهای ممتد زیدان و ماتراتزی کار دست آنها میدهد. بعد از درگیریهای متعدد، زیدان در صحنهای به ماتراتزی میگوید «آرام بگیر، پیراهنم را بعد از بازی به تو خواهم داد» و ماتراتزی هم در جواب به زیدان فحاشی میکند. زیدان بعد از چند ثانیه با سر به سینه ماتراتزی ضربه میزند و او را نقش زمین میکند. داور زیزو را اخراج میکند، بازی به تساوی کشیده میشود و ایتالیا در ضربات پنالتی فرانسه را شکست میدهد و جام را بالای سر میبرد.