اگر فرد کتاب‌خوانی هستید احتمالا وسواسهای خاص خودتان را هنگام کتاب‌خوانی دارید؛ اینکه هنگام انتخاب کتاب وحدت موضوعی را رعایت کنید، کتاب‌های خوانده‌شده را به خاطر آورید، حتما کتابی که شروع کرده‌اید را تمام کنید و از این دست وسواس‌ها. اگر کمتر می‌خوانید یا اصلا نمی‌خوانید احتمالا می‌گویید کتاب خواندن برایتان کسالت‌آور است یا موقع خواندن خوابتان می‌گیرد. در این مطلب چند راه‌کار ارائه داده‌ایم که اگر کتاب‌خوان هستید در سبک کتاب‌خوانی‌تان تأمل کنید و اگر کمتر می‌خوانید هدفمندتر بخوانید تا از همان تعداد کم کتاب‌هایتان بیشترین دریافت را داشته باشید.
کتاب‌های بیشتری را رها کنید!
از این که کتاب را نیمه‌کاره رها کنید نترسید! ما آنقدر فرصت نداریم که همۀ کتاب‌های دنیا را بخوانیم و بعضی کتاب‌ها هم ارزش آن را ندارد که زمان زیادی را صرف تمام کردن آن‌ها کنیم. آنقدرها طول نمی‌کشد که بفهمید به تمام کردن کتابی علاقه دارید یا نه؛ یا آن برای شما و نوع تفکرتان کاربردی است یا نه. از نیمه‌کاره رها کردن کتاب‌ها نترسید. بخشی را که بیشتر دوست دارید بخوانید و یا وقتی به این نتیجه رسیدید که کتابی چیزی به شما اضافه نمی‌کند آن را رها کنید تا همواره متون جذابی پیش رویتان باشد که برای خواندن آن انگیزه دارید.
خوش‌قیمت‌ترین‌های مدیسه
…
کتاب‌های کاربردی انتخاب کنید
منظور از کتاب‌های کاربردی کتاب‌های انگیزشی با عناوینی مثل «راهکارهایی برای خوب زندگی کردن» نیست! اگر حرفه خاصی را دنبال می‌کنید کتابی در آن زمینه انتخاب کنید و آن کتاب را در حرفه‌تان به کار ببندید. برای مثال اگر در دانشگاه رشته‌ای هنری خوانده‌اید؛ تئاتر، کارگردانی یا امثال این رشته‌ها، کتابی در زمینه فیلم‌نامه نویسی یا نمایشنامه نویسی و یا کتاب رمان انتخاب کنید، نمایشنامه‌ای را آغاز کنید و مرحله به مرحله آن را پیش ببرید تا با تمام شدن کتابتان محصولی از دانسته جدیدتان داشته باشید. چنین کتاب‌هایی تقریبا برای همه حرفه‌ها و علاقه‌مندی‌ها موجود است.
یادداشت‌هایتان را قابل جستجو کنید
یادداشت‌برداری یا هایلایت کردن جمله‌هایی که دوست دارید هنگام کتاب خواندن معمول است اما واقعا چندبار پیش آمده بازگردید و آن یادداشت‌ها را بخوانید؟ وقتی بخشی از آن جمله‌ها را به خاطر می‌آورید چقدر طول می‌کشد تا پیدایشان کنید؟ یا اصلا موفق می‌شوید که با ورق زدن کتاب‌هایتان آن‌ها را بیابید؟ برای اینکه آنچه که در کتابی مجذوبتان کرده همواره در دسترستان باشد و شما را همواره در اندیشه آن جمله‌ها نگاه دارد بهتر است یادداشت‌هایتان را قابل جستجو کنید. نرم‌افزارهای زیادی برای این کار در دسترس است؛ Evernote، OneNote یا Roam Research فرقی نمی‌کند. نرم‌افزاری که با آن راحت‌ترید را انتخاب کنید و یادداشت‌ها و هایلایت‌هایتان را از کتابی که می‌خوانید قابل جستجو کنید.
برداشتتان را بنویسید
گاهی وقتی کتابی را می‌خوانید تا درباره آن بحث یا داستان آن را برای شخص دیگری تعریف نکنید نمی‌فهمید که چه برداشتی از آن داشته‌اید یا چقدر در طرز فکر شما مؤثر بوده است. اما مشکل اینجاست که همیشه موقعیتی برای تعریف کردن کتابی که خوانده‌اید در حضور شخص دیگر برایتان مهیا نمی‌شود یا کسی را پیدا نمی‌کنید که همان متن را خوانده باشد تا زمینه بحث کردن درباره آن را فراهم کنید. برای آنکه مفهوم در ذهنتان ته‌نشین شود می‌توانید برداشتتان را بنویسید. قلم و کاغذ تنها دوستانی هستند که همیشه در دسترس‌اند و می‌توانید با آن‌ها درباره هرچه که می‌خواهید صحبت کنید. برداشت خود را از کتابی که خوانده‌اید بنویسید تا به تأثیر کلمه‌های آن بر طرز تفکرتان پی ببرید.
چند کتاب با یک موضوع بخوانید
اگر درباره هر موضوع یک کتاب بخوانید احتمالا جمله‌ها و طرز تفکر آن نویسنده را مرجع افکارتان قرار خواهید داد و از نظرهای مخالف چشم‌پوشی می‌کنید و اینگونه خواندن نه‌تنها باعث گسترده شدن محیط فکری‌تان نمی‌شود بلکه آن را محدودتر و انحصاری نیز می‌کند؛ کتاب خواندن با این روش از اصلا کتاب نخواندن خطرناک‌تر است! اگر دغدغه فکری دارید و دوست دارید پیرامون همان موضوع‌ها کتاب بخوانید بهتر است چند کتاب با سبک‌های متفاوت از نویسنده‌های مختلف با طرز فکرهای متنوع بخوانید تا در نهایت عقیده‌تان درباره آن موضوع واحد حاصل اطلاعات متنوع تراش‌خورده با تیغ شخصیتتان باشد.
