وقتی با هیجان فوتبال نگاه میگنیم بارها از اطرافیان غیرفوتبالی شنیدهایم که «چی به تو میرسه؟» یا «مگه تو پولشو میگیری؟» و با این حرفها بعضی اوقات از خود میپرسیم «واقعا چرا؟» چه چیز در درون ما باعث میشود تیم فوتبالی را دوست داشته باشیم و با بردن آن تیم خوشحال و از باختهایش ناراحت شویم؟ برخی با جملههایی مانند «این چه ورزشیه؟ بیست و دو نفر میدون دنبال یه توپ» ما را نسبت به احساس درونیمان مشکوک میکنند و به فکر فرو میبرند؛ در پاسخ این افراد باید بگوییم همه چیز را میتوان با این نگاه نقد کرد. برای مثال فیلم یا تئاتر از بازیگرانی تشکیل میشود که دیالوگهایی از پیش نوشته شده را بازگو میکنند، یا عشق فقط حاصل یک واکنش شیمیایی در مغز است که باعث ترشح دوپامین میشود و موسیقی حاصل ترکیب چند آوای بیمعنا است! طرفداری در فوتبال فراتر از یک حس است و ورزش فوتبال فراتر از یک تعریف ساده؛ اگر غیر از این بود بازیکنان فوتبال درآمدهای میلیاردی نداشتند و ورزش فوتبال مؤثرترین ورزش در چرخه اقتصاد نبود! باید بدانیم این حس از کجا میآید و در این مطلب سعی میکنیم حس طرفداری در فوتبال را ریشهیابی کنیم.
عناوین مقاله ...
Toggleهویت
طرفدار هر تیمی که باشید بعد از بردها میگویید «ما بردیم» و پس از شکستها میگویید «ما باختیم» یا وقتی با بقیه افرادی که طرفدار همان تیم هستند درباره تیمتان صحبت میکنید میگویید «ما به یک هافبک بازیساز نیاز داریم» اگر منطقی به این عبارتها نگاه کنیم استفاده از واژه «ما» و افعال جمع در این عبارات احمقانه است! چرا که شما عضو آن تیم نیستید یا از آن باشگاه حقوقی دریافت نمیکنید و نقشی در زمین بازی ندارید اما از نظر روانشناسی این مسئله نهتنها احمقانه نیست بلکه کاملا با منطق قابل توجیه است. کلیدواژه توضیح این رفتار احساسی «هویت» است. انسان نیاز به حس تعلق دارد و برای ارضای این حس باید برای احساسات خود متعلقات ایجاد کند و با پایبندی به آنها احساس وفاداری کند. طرفداران فوتبال با حس تعلقی که به یک تیم فوتبال در خود ایجاد میکنند این احساس را ارضا میکنند و با عضو شدن در گروههای طرفداری این حس را در سطح اجتماعی تجربه میکنند.
خوشقیمتترینهای مدیسه
فرار از روزمرگی
یکی دیگر از دلایلی که فوتبالیها به طرفداری از تیمهای فوتبال رو میآورند فرار از دایره تکرار زندگی است. انسان به طور غریزی به تنوع و حسهای تازه و هیجان نیاز دارد حال آنکه درصد زیادی از انسانها برای امرار معاش مجبورند کارهای روزمره و بیهیجان انجام دهند؛ طرفداری نوعی پناهگاه برای آنها و دلیلی برای ادامه زندگی است! ما به هیجان نیاز داریم، به حس تعلق، به شادی و ناراحتی و همدردی نیازمندیم؛ فوتبال میتواند همه این احساسها را ارضا و ادامه حیات را برایمان ممکن کند.
دغدغهای بیخطر
آنقدر سرمان شلوغ شده است که صبح تا شب درگیر مسائل مختلف مانند اقتصاد، خانواده و کارمان هستیم؛ فوتبال میتواند راهی برای پناه بردن به دغدغهای بیخطر باشد. 90 دقیقه به هیچکدام از دغدغههایمان فکر نمیکنیم و تنها چیزی که برایمان مهم است رد شدن توپ از خط دروازه حریف است. اگر اقتصادمان شکست بخورد برایمان خطرآفرین است، حفظ روابط خانوادگی مهم است و شکست در آن باعث سرخوردگی میشود، راندمان کاری بالا مهم است و اگر با شکست مواجه شود خطرآفرین است اما اگر تیم فوتبال مورد علاقهمان شکست بخورد عملا اتفاق خطرناکی نمیافتد! ناراحت میشویم، بغض میکنیم و شاید اشک بریزیم اما این دغدغه بیخطر است. فوتبال میتواند دریایی باشد که میتوانیم بدون ترس از غرق شدن در آن شنا کنیم یا پرتگاهی باشد که به مرگ منتهی نمیشود و با خیالی آسوده از آن سقوط کنیم. البته موارد بسیاری در تاریخ فوتبال بوده است که به خاطر شدت ناراحتی یا حتی خوشحالی به مرگ طرفدار منجر شده است اما این موارد را میتوان در دسته افراط و زیادهروی قرار داد.
اعتیاد
یکی از دلایلی که فوتبال را تا این حد مرکز توجه جهان قرار داده اعتیادآور بودن آن است! بله فوتبال میتواند به صورت کاملا علمی اعتیادآور باشد. طی تحقیقاتی که رونشناسان بر جامعه آماری کوچکی از طرفداران فوتبال انجام دادهاند، فرد هنگام تماشای فوتبال به هیجان میآید که باعث ترشح تستسترون یا جلوگیری از ترشح آن میشود. وقتی تیمتان برنده میشود غدد شما 20 درصد بیشتر تستسترون ترشح میکند که باعث حس شادی میشود و وقتی میبازید این میزان در خون کاهش مییابد و باعث ایجاد حس اندوه میشود و این بازی غددی اعتیادآور است! شما بعدا به این تغییرات آنی در خلقیات و ترشحات غددی احساس نیاز خواهید کرد و دلتنگ مسابقه دادن تیم محبوبتان خواهید شد.
اتحاد
ما از بدو تولد به دنبال پیدا کردن اشتراکها بین خود و دیگران هستیم تا با آنها ارتباط برقرار کنیم؛ ارتباط برقرار کردن با انسانهای دیگر یک نیاز طبیعی است که حتی در انسانهای به شدت درونگرا هم بروز میکند و هرکس برای دستیابی به حس مفید بودن و مورد توجه قرار گرفتن در کودکی، نوجوانی و بزرگسالی به دنبال گروههایی از انسانها با ویژگیهای مشترک است تا در کنار آنها و ایجاد حس اتحاد با آنها این نیاز را برطرف کند. فوتبال در ذات خود این ویژگی را دارد، چه بتوانید در کنار دیگران بازی کنید و چه تنها کاری که میتوانید بکنید نگاه کردن به توپ و ساق پای بازیکنان باشد. فوتبال این بستر را فراهم میکند که فارغ از جنسیت، ملیت، دین، مذهب و اعتقادات فکری، چند ساعت کنار انسانهای دیگر دغدغهای مشترک داشته باشید و از القای حس اتحاد در کنار آنها لذت ببرید.
اعتماد به نفس
ما برای زندگی کردن باید به خود اعتماد داشته باشیم و ایجاد این حس در خود به عوامل زیادی بستگی دارد. عواملی مثل جایگاه اجتماعی و روابط انسانی، دوست داشتن، دوست داشته شدن، وضعیت اقتصادی، حس پیروزی و از این دست. فوتبال به تنهایی میتواند چند مورد از این عاملهای مهم برای اعتماد به نفس را تأمین کند! وقتی طرفدار یک تیم فوتبال هستید آن تیم را دوست میدارید، میدانید که بازیکنان و کارکنان آن باشگاه شما را به عنوان هوادار دوست میدارند، با دیگر طرفداران آن تیم در شبکههای اجتماعی و استادیومهای ورزشی در ارتباط هستید، روابط انسانی گستردهای برقرار میکنید و دغدغه مشترک دارید و در نهایت در پیروزیهای تیمتان خوشحال میشوید؛ همه اینها در تأمین اعتماد به نفسر مورد نیاز شما برای زندگی کردن مؤثر است.
مطالب مرتبط
لباس المپیک طلاییهای در مراسم افتتاحیه ریو ۲۰۱۶
مدل مو های دیوید بکهام و کاشت مو دیوید بکهام
نگاهی به زندگی خصوصی فوتبالیست های مشهور